صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3938

1. سخن به مردم افسرده دل اثر چه کند

2. به خون مرده تقاضای نیشتر چه کند

3. جز این که خون خورد وبر جگر نهد دندان

4. به این گهر نشناسان دگر گهر چه کند

5. نکرد تربیت نوح در پسر تأثیر

6. به سرنوشت قضا کوشش پدر چه کند

7. عبث به سوختن ماست چشم دوزخ را

8. به دامن تر ما عاصیان شرر چه کند

9. چو پشت پای ز آزادگی به حاصل زد

10. جز این که دست زند سروبرکمر چه کند

11. قضا چو دست به تیغ جگر شکاف برد

12. به روی هم ننهد دست خودسپرچه کند

13. ز سنگ حادثه شد توتیا سفینه من

14. دگر به کشتی من موجه خطر چه کند

15. هدایت من سرگشته نیست کار دلیل

16. به ریگ هرزه مرس سعی راهبر چه کند

17. ز آفتاب چه گل می توان به شبنم چید

18. به دستگاه جمال تو چشم تر چه کند

19. کم است عمر ابدفکرزادعقبی را

20. کسی تهیه به این عمر مختصر چه کند

21. جز این که سر ز خجالت به زیر پا فکند

22. به طفل خام طمع نخل بی ثمر چه کند

23. در آن ریاض که صائب نواشناسی نیست

24. صفیر ما نکشد سر به زیر پر چه کند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هر سرایی را چراغی هست صائب در جهان
* خانه دل روشن از نور عبادت می شود
شعر کامل
صائب تبریزی
* کشتی شکستگانیم ای باد شرطه برخیز
* باشد که بازبینیم دیدار آشنا را
شعر کامل
حافظ
* امشب تو را به خوبی نسبت به ماه کردم
* تو خوب تر ز ماهی، من اشتباه کردم
شعر کامل
فروغی بسطامی