صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3963

1. اسیر جبه ودستار چند خواهی بود

2. به هیچ وپوچ گرفتار چند خواهی بود

3. ز آفتاب گذشتند گرم رفتاران

4. چوسایه در ته دیوار چند خواهی بود

5. رسید بر سر دیوار آفتاب حیات

6. خراب ساغر سرشار چند خواهی بود

7. درین محیط که موج صیقل دگرست

8. نهفته در ته زنگار چند خواهی بود

9. بود ز مایه خودخرج خودفروشان را

10. سپند گرمی بازار چند خواهی بود

11. ملایمت به خسیسان ثمر نمی دارد

12. به خاک شوره گهربار چند خواهی بود

13. بشو ز چهره جان گردخواب غفلت را

14. نقاب دولت بیدار چند خواهی بود

15. درین بساط که بی پرده می خزند سخن

16. درون پرده چواسرار چند خواهی بود

17. زمین پاک طلب کن برای دانه خویش

18. مقیم عالم غدار چند خواهی بود

19. به گرد نقطه خال پریرخان صائب

20. سبک رکاب چوپرگار چند خواهی بود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هزار گونه ادب جان ز عشق آموزد
* که آن ادب نتوان یافتن ز مکتب‌ها
شعر کامل
مولوی
* آمده‌ام بدین جهان تا که ز نی شکر برم
* نامده‌ام که از شکر قصه برم خبر برم
شعر کامل
فیض کاشانی
* دیده دریا کنم و صبر به صحرا فکنم
* و اندر این کار دل خویش به دریا فکنم
شعر کامل
حافظ