صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 397

1. مکن یارب گران در منتهای عمر گوشم را

2. سبک زین بار سنگین ساز با این ضعف دوشم را

3. گران کردن مروت نیست بار ناتوانان را

4. به فضل خویشتن تخفیف فرما ثقل گوشم را

5. چو من از عیب مردم دیده باریک بین بستم

6. به عیب خویش بینا کن دو چشم عیب پوشم را

7. مرا ذکر خفی تلقین کن از لطف نهان خود

8. مکن بازیچه گفتار، لبهای خموشم را

9. درین میخانه چون خم تا تن خاکی است پا بر جا

10. به کام دل رسان یارب شراب خامجوشم را

11. ز بیهوشی عنان نفس سرکش می رود از کف

12. مگردان زیر دست خواب غفلت، مغز هوشم را

13. نصیب حق شناسان ساز شهد گفتگوی من

14. مگردان رزق کافر نعمتان دهر، نوشم را

15. حبابی چون کشد بر سر محیط بیکرانی را؟

16. به خورد باده ظرفی ده دل خونابه نوشم را

17. ز سردی های دوران نیست صائب بر دلم باری

18. نه آن دیگم که مانع گردد آب سرد، جوشم را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اگر آن گنج گران می‌طلبی رنج ببر
* گل مپندار که بی‌زحمت خاری باشد
شعر کامل
اوحدی
* آن که مسلسل نمود طرهٔ لیلی
* خواست که مجنون اسیر سلسله باشد
شعر کامل
فروغی بسطامی
* دنیا که جسر آخرتش خواند مصطفی
* جای نشست نیست بباید گذار کرد
شعر کامل
سعدی