صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3989

1. چرا شراب به زاهد کسی به زور دهد

2. به دست بی بصر آیینه بلور دهد

3. میی که اهل شعورند داغ نشأه آن

4. چرا کسی به فقیهان بی شعور دهد

5. چو هست نقد میسر وصال دختر رز

6. چرا به نسیه دل خویش کس به حور دهد

7. چرا دلیر نباشند باده پیمایان

8. که جوش باده صدای هوالغفور دهد

9. ز خویش خیمه برون زن صفای وقت ببین

10. چراغ تا ته دامن بود چه نور دهد

11. دل فسرده نیاید به کار بعد از مرگ

12. چراغ مرده کجا روشنی به گور دهد

13. گداختیم درین خاکدان کجا شد نوح

14. که آب مرحمتی سر به این تنور دهد

15. به آب تیغ قضا بشکند خمارش را

16. به هر که دور فلک باده غرور دهد

17. درین بساط نشیند درست نقش کسی

18. که دست طرح سلیمان صفت به مور دهد

19. به بی زبانی ما رحم می کند صائب

20. کسی که شمع تجلی به دست طور دهد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کشم خنجر چو سوسن بر تن خویش
* چو گل در خون کشم پیراهن خویش
شعر کامل
جامی
* مویت رها مکن که چنین بر هم اوفتد
* کآشوب حسن روی تو در عالم اوفتد
شعر کامل
سعدی
* بر دست حنا بسته نهد پای بهر گام
* هر کس که تماشاگه او زیر چناریست
شعر کامل
فرخی سیستانی