صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 4008

1. گل از عذار تو چیدن ز من نمی آید

2. چه جای چیدن دیدن ز من نمی آید

3. چو سطحیان به کف از بحر گوهر قانع

4. به غور حسن رسیدن ز من نمی آید

5. اگر ز بی پروبالی به خاک بندم نقش

6. به بال غیر پریدن ز من نمی آید

7. دلم سیه چو دل شب ازان بود که چو صبح

8. نفس شمرده کشیدن ز من نمی آید

9. اگر به تیغ مرا بندبند پاره کنند

10. ز یار و دوست بریدن ز من نمی آید

11. در آتشم که چو آب گهر ز سنگدلی

12. به کام تشنه چکیدن ز من نمی آید

13. من آن شکسته پر و بال طایرم چون چشم

14. کز آشیانه پریدن ز من نمی آید

15. نظر به صبح ندارد سیاه بختی من

16. الف به سینه کشیدن ز من نمی آید

17. برای صید مگس در خرابه دنیا

18. چو عنکبوت تنیدن ز من نمی آید

19. نیم ز دل سیها کز قلم خورم روزی

20. زبان مار مکیدن ز من نمی آید

21. ازان ز کام جهان آستین فشان گذرم

22. که پشت دست گزیدن ز من نمی آید

23. عطیه ای است که چون خار بر سر دیوار

24. به پای خلق خلیدن ز من نمی آید

25. به استقامت من شاخ میوه داری نیست

26. به زیر بار خمیدن ز من نمی آید

27. غبار خاطر آب حیات نتوان شد

28. به زیر تیغ تپیدن ز من نمی آید

29. مگر رسد به سرم یار بیخبر ورنه

30. چو پای خفته دویدن ز من نمی آید

31. اگر چه تخم مرا برق ناامیدی سوخت

32. به این خوشم که دمیدن ز من نمی آید

33. چو سیل تا نکشم بحر را به بر صائب

34. عنان شوق کشیدن ز من نمی آید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دگر به هر چه تو گویی مخالفت نکنم
* که بی تو عیش میسر نمی‌شود ما را
شعر کامل
سعدی
* از آن اهل دل در پی هرکسند
* که باشد که روزی به مردی رسند
شعر کامل
سعدی
* عشق است غمگسار دل دردمند را
* آتش گره ز کار گشاید سپند را
شعر کامل
صائب تبریزی