صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 4028

1. خط عذارتو خورشید رابه دام کشید

2. ز هاله حلقه به گوش مه تمام کشید

3. مشو به سرکشی از خصم زیردست ایمن

4. که نرم نرم خط از حسن انتقام کشید

5. امید هست ترا بی سخن رحیم کند

6. همان که سرمه خاموشیم به کام کشید

7. مکن ستم به ضعیفان که رشته بی جان

8. ز مغز گوهر جان سخت انتقام کشید

9. همان به دامن شبها امید من باقی است

10. اگر چه صبح عذارش ز خط به شام کشید

11. اشاره ای است کز این حلقه پا برون مگذار

12. خطی که ساقی دوران به دور جام کشید

13. اگر چه از رم آهوست بیش وحشت من

14. مرا به گردش چشمی توان به دام کشید

15. چه رحم بر دل پرخون اهل عشق کند

16. که زلف دل سیهش مشک را به خام کشید

17. من از کجا وخرابات وپای خم صائب

18. مرا توجه ساقی به این مقام کشید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* زاهد ظاهرپرست از حال ما آگاه نیست
* در حق ما هر چه گوید جای هیچ اکراه نیست
شعر کامل
حافظ
* عتاب و لطف ز ابروی گلرخان پیداست
* صفای هر چمن از روی باغبان پیداست
شعر کامل
صائب تبریزی
* با ما بساز یکنفس آخر که همچو عود
* ما را بسوخت مطربهٔ پرده‌ساز باز
شعر کامل
خواجوی کرمانی