صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 4041

1. روی تو صبر از دل بیتاب می برد

2. آیینه اختیار ز سیماب می برد

3. این حیرتی که دردل ودر دیده من است

4. بسیار تشنه ام ز لب آب می برد

5. می دست خالی از سر بی مغز من گذشت

6. از کلبه فقیر چه سیلاب می برد

7. دیوانگان ز تهمت مستی مسلمند

8. آن را که عقل هست می ناب می برد

9. از روزگار هر که به گردون برد پناه

10. از سادگی سفینه به گرداب می برد

11. یک جا قرار نیست مرا از شتاب عمر

12. در رهگذار سیل که را خواب می برد

13. زاهد کجا و گوشه رندانه از کجا

14. این شمع کشته را که به محراب می برد

15. در زیر تیغ خواب نمی کردم از غرور

16. اکنون مرا به سایه گل خواب می برد

17. باشد عیار بیجگریها به قدر فلس

18. ماهی ز موج وحشت قلاب می برد

19. صائب چو لاله هر که جگر را نباخته است

20. فیض شراب لعل ز خوناب می برد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از تو ای دوست نگسلم پیوند
* ور به تیغم برند بند از بند
شعر کامل
هاتف اصفهانی
* با کهنسالان مکن ای نوجوان کاوش که هست
* آتشی پوشیده در مغز چنار سالدار
شعر کامل
صائب تبریزی
* ذوق پاکان زخم و مستی نیست
* جاه نیکان به کبر و هستی نیست
شعر کامل
اوحدی