صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 4062

1. داغی که کوه را جگر گرم لاله کرد

2. گردون سنگدل به دل ما حواله کرد

3. هرکس که راه برد به کم عمری بهار

4. چون لاله صاف ودرد جهان یک پیاله کرد

5. لیلی به این گنه که به مجنون گرفت انس

6. خاک سیه به کاسه چشم غزاله کرد

7. رخسار همچو ماه تو گلگل شد از شراب

8. هر حلقه ای ز زلف ترا همچو هاله کرد

9. هر پاره از دلم به جهانی فکند آه

10. این طفل باددست چه با این رساله کرد

11. درد هزار ساله ما را به یک نفس

12. پیر مغان دوا به شراب دوساله کرد

13. دولت همان به سایه من فخر می کند

14. قسمت مرا اگر به سگان هم نواله کرد

15. صائب نمی خورد جگر از فکر برگ عیش

16. هرکس به درد و داغ قناعت چو لاله کرد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* می و ساقی چه باشد نیست جز حق
* خدا داند که این عشق از چه باب است
شعر کامل
مولوی
* در کار گلاب و گل حکم ازلی این بود
* کاین شاهد بازاری وان پرده نشین باشد
شعر کامل
حافظ
* عیب شیرین دهنان نیست که خون می‌ریزند
* جرم صاحب نظرانست که دل می‌بندند
شعر کامل
سعدی