صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 4076

1. عاقل ز فکر چون به در کبریا رسد

2. از موج آب مرده به دریا کجا رسد

3. در وادیی که خضر در او موج می زند

4. ما ایستاده ایم که بانگ درا رسد

5. در زاهدان سماع سرایت نمی کند

6. شاخ بریده را چه مدد از صبا رسد

7. در ترک خواهش است اگر هست دولتی

8. نعمت فزون به مردم بی اشتها رسد

9. پیچد به دست وپای مگس دام عنکبوت

10. زور فلک به مردم بی دست وپارسد

11. در پیری از سعادت دنیا چه فایده

12. آخر به استخوان چه ز بال هما رسد

13. چشم صفا ندارم ازین تیره خاکدان

14. یعقوب را چه روشنی از توتیا رسد

15. صائب ز چشم او طمع مردمی خطاست

16. بیمار چون به درد دل خلق وا رسد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بساط عمر مرا گو فرونورد زمانه
* که من حکایت دیدار دوست درننوردم
شعر کامل
سعدی
* زهر چشمش میان خندیدن
* همچو بادام تلخ در شکرست
شعر کامل
صائب تبریزی
* برو راست خم کرد و چپ کرد راست
* خروش از خم چرخ چاچی بخاست
شعر کامل
فردوسی