صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 4101

1. تا چهره تو از می گلرنگ آل شد

2. شبنم به روی گل عرق انفعال شد

3. در هر نظاره یک سروگردن شود بلند

4. هر کس که محو قامت آن نونهال شد

5. کوتاهی حیات ز اظهار زندگی است

6. زان خضر دیر ماند که پوشیده حال شد

7. در یک دو هفته از نظر شور ناقصان

8. ماه تمام پا به رکاب هلال شد

9. در عهد ما که نیست جواب سلام رسم

10. رحم است بر کسی که زاهل سؤال شد

11. هرگز نکرده است کسی مهر کینه را

12. این آب تیره در قدح من زلال شد

13. برخط فزود هر چه شد از حسن یار کم

14. ز آنسان که عمر سایه فزون از زوال شد

15. در آستین هر گرهی ده کرهگشاست

16. دست است ترجمان زبانی که لال شد

17. نشنید یک تن از بن دندان حدیث من

18. از فکر اگر چه پیکر من چون خلال شد

19. صائب چه طرف بندد ازان حسن بی مثال

20. آیینه ای که تخته مشق مثال شد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* باور مکن که صورت او عقل من ببرد
* عقل من آن ببرد که صورت نگار اوست
شعر کامل
سعدی
* فراق و وصل چه باشد رضای دوست طلب
* که حیف باشد از او غیر او تمنایی
شعر کامل
حافظ
* تا نشوی تشنه به تدبیر باش
* سوخته خرمن چو تباشیر باش
شعر کامل
نظامی