صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 4104

1. انگور ما رسید و به خم رفت وباده شد

2. شکر خدا که عقده مشکل گشاده شد

3. قدر سخن بجا چو بود بیش می شود

4. نازل شود بهای نگین چون پیاده شد

5. فرش است نور زنده دلی در سرای من

6. تا لوح من چو آینه از نقش ساده شد

7. دامن شود بر آتش یعقوب پیرهن

8. از نامه شوق من به عزیزان زیاده شد

9. از چار پای جسم فرودآ که شد سوار

10. عیسی به دوش چرخ چوزین خر پیاده شد

11. ابروی یار تن به کشیدن نمی دهد

12. وریه کمان چرخ ز آهم کباده شد

13. صائب به نفس دون بود آزادگی گران

14. بی اعتبار گشت چو سگ بی قلاده شد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نباید روشنی بردن به شب زین پس که بی آتش
* ز لاله دشت پر شمعست و از گل باغ پر شعله
شعر کامل
فرخی سیستانی
* امروز که در دست توام مرحمتی کن
* فردا که شوم خاک چه سود اشک ندامت
شعر کامل
حافظ
* در این زمانه رفیقی که خالی از خلل است
* صراحی می ناب و سفینه غزل است
شعر کامل
حافظ