صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 4146

1. جمعی که افسر از خرد خام کرده اند

2. از بحر اختصار به یک جام کرده اند

3. در بند غم منال که مرغان دوربین

4. سیر چمن ز روزنه دام کرده اند

5. مستان ز قید شنبه وآدینه فارغند

6. رو در پیاله پشت به ایام کرده اند

7. در علم آشنایی آن چشم عاجزند

8. آنان که وحش را به فسون رام کرده اند

9. صد بر گریز ناخن تدبیر دیده است

10. این غنچه گره که دلش نام کرده اند

11. صائب ز آگهی است که دریاکشان عشق

12. عادت به خامشی چو لب جام کرده اند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سخندانیّ و خوشخوانی نمی‌ورزند در شیراز
* بیا حافظ که تا خود را به ملکی دیگر اندازیم
شعر کامل
حافظ
* می دهم مستی به دلها گر چه مستورم ز چشم
* بوی آغوش بهارم در چمن پیچیده ام
شعر کامل
رهی معیری
* ای شاهد افلاکی در مستی و در پاکی
* من چشم ترا مانم تو اشک مرا مانی
شعر کامل
رهی معیری