صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 4151

1. مردان اگر نفس به فراغت کشیده اند

2. در زیر آب تیغ شهادت کشیده اند

3. آنها که در بلندی فطرت یگانه اند

4. در شهر خویش تلخی غربت کشیده اند

5. مردانه می روندچو مجنون به کام شیر

6. جمعی که چارموجه کثرت کشیده اند

7. از بار کوه قاف ندزدند دوش خویش

8. تا سایلان گرانی منت کشیده اند

9. از زهر مرگ تلخ نسازند روی خویش

10. آنها که جام تلخ نصیحت کشیده اند

11. از تاب عارض تو سلامت گزیدگان

12. خود را به آفتاب قیامت کشیده اند

13. صائب بهشت نسیه خود نقد کرده اند

14. جمعی که پا به دامن عزلت کشیده اند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به باده دست میالای کان همه خون است
* که قطره قطره چکیده ست از دل انگور
شعر کامل
ظهیر فاریابی
* زخم خونینم اگر به نشود به باشد
* خنک آن زخم که هر لحظه مرا مرهم ازوست
شعر کامل
سعدی
* اشک بدخواهت از حسد چو بقم
* روی بدگویت از عنا چو زریر
شعر کامل
انوری