صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 4153

1. عشاق دل به دیده روشن کشیده اند

2. چون ذره رخت خویش به روزن کشیده اند

3. در جلوه گاه حسن تو منصور وار خلق

4. کرسی زدار ساخته گردن کشیده اند

5. منشین فسرده کز پی سامان اشک وآه

6. آتش ز سنگ و آب ز آهن کشیده اند

7. گنجور گوهرند گروهی که همچو کوه

8. درزیر تیغ پای به دامن کشیده اند

9. دانند من چه میکشم از عقل بوالفضول

10. جمعی که ناز دوست ز دشمن کشیده اند

11. زهاد بهر رشته تسبیح بارها

12. زنار را زدست برهمن کشیده اند

13. ما بیکسیم ورنه به یک ناله بلبلان

14. فریادها ز سینه گلشن کشیده اند

15. خوش باش با زبان ملامت که رهروان

16. از بهر خار زحمت سوزن کشیده اند

17. آیینه هاست حسن لطیف بهار را

18. این پرده هاکه بر رخ گلخن کشیده اند

19. از بهر چشم زخم چو زنجیر عاشقان

20. بر گرد خویش حلقه شیون کشیده اند

21. سوداییان به آتش بی زینهار دل

22. صائب ز ریگ بادیه روغن کشیده اند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هر چه جز معشوق باشد پرده بیگانگی است
* بوی یوسف را ز پیراهن شنیدن مشکل است
شعر کامل
صائب تبریزی
* به هیچ دور نخواهند یافت هشیارش
* چنین که حافظ ما مست باده ازل است
شعر کامل
حافظ
* به جان زنده‌دلان سعدیا که ملک وجود
* نیرزد آنکه وجودی ز خود بیازارند
شعر کامل
سعدی