صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 417

1. ز رنجش نیست خوشتر هیچ خلقی تندخویان را

2. چو پشت سر نباشد عذرخواهی زشت رویان را

3. ز دست عقل دور اندیش کاری برنمی آید

4. مسخر می کند دیوانگی زنجیرمویان را

5. چراغ بی زوال حسن خاموشی نمی داند

6. دم عیسی است باد صبح شمع لاله رویان را

7. نگرداند عقیق از کاوش الماس روی خود

8. دم شمشیر، صبح عید باشد نامجویان را

9. برون پرداز هیهات است در فکر درون باشد

10. لباس دل غبارآلود باشد جامه شویان را

11. به گرد گل هجوم خار دیدم، شد یقین صائب

12. که بدخویی حصار عافیت باشد نکویان را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* رازی که سر به مهر ادب بود عمرها
* آخر ز کاسه سر منصور شد بلند
شعر کامل
صائب تبریزی
* عشق سعدی نه حدیثیست که پنهان ماند
* داستانیست که بر هر سر بازاری هست
شعر کامل
سعدی
* ای صبح شب نشینان جانم به طاقت آمد
* از بس که دیر ماندی چون شام روزه داران
شعر کامل
سعدی