صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 419

1. متاب از کشتن ما ای غزال شوخ گردن را

2. که خون عاشقان باشد شفق این صبح روشن را

3. مرا از صافی مشرب ز خود دانند هر قومی

4. که هر ظرفی به رنگ خود برآرد آب روشن را

5. نهادی چون قدم در راه از دلبستگی بگذر

6. که می گردد گره در رشته سنگ راه، سوزن را

7. بیفشان دانه احسان، ز برق فتنه ایمن شو

8. که جز نقش پی موران حصاری نیست خرمن را

9. به زور عشق ازین زندان ظلمانی توان رستن

10. که جز رستم برون می آورد از چاه بیژن را؟

11. نمی گردد حریف نفس سرکش عقل دریا دل

12. چگونه زیر دست خویش سازد آب، روغن را؟

13. مکن از دور گردون شکوه، ای جویای آزادی

14. گشایش نیست بی سرگشتگی سنگ فلاخن را

15. به دشمن می گریزم از نفاق دوستان صائب

16. که خار پا گوارا کرد بر من زخم سوزن را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خرمن گل بود و شد از مرگ شاخ زعفران
* صد گلستان بیش ارزد زعفران عاشقان
شعر کامل
مولوی
* ثواب روزه و حج قبول آن کس برد
* که خاک میکده عشق را زیارت کرد
شعر کامل
حافظ
* به تنگم از وجود خود، شرابی آرزو دارم
* که زور او شکافد شیشه را چون نار ای ساقی
شعر کامل
صائب تبریزی