صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 4191

1. هر غافلی که خنده به آوازمی کند

2. چون کبک رهنمایی شهبازمی کند

3. از حسن بی مثال تو غافل فتاده است

4. آن ساده دل که آینه پردازمی کند

5. باطل شود اگر چه به اعجاز سحرها

6. در سحر چشم شوخ تو اعجازمی کند

7. افسانه گرانی خواب تو می شود

8. پیش تو هرکه درددل آغازمی کند

9. روشندلی ز زخم زبان می شود زیاد

10. بیهوده شمع سرکشی از گازمی کند

11. دارد کسی که فکر اقامت درین جهان

12. در رهگذار سیل کمر باز می کند

13. دست نوازش است مرادست رد خلق

14. چون ساز گوشمال مرا سازمی کند

15. در خون جلوه می گلرنگ می رود

16. هر کس که در کدو می شیرازمی کند

17. افتاده است دور ز نزدیکی خدا

18. صائب کسی که ذکر به آوازمی کند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هیچ دانی که چرا پسته چنان می‌خندد
* زانکه گفتم که بدان پسته دهن می‌مانی
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* می بهشت ننوشم ز دست ساقی رضوان
* مرا به باده چه حاجت که مست روی تو باشم
شعر کامل
سعدی
* نیست ممکن از زبان خوش کسی نقصان کند
* چرب نرمی غوطه در شکر دهد بادام را
شعر کامل
صائب تبریزی