صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 4198

1. از کف عنان گذاشته منزل چه می کند

2. موج رمیده دامن ساحل چه می کند

3. دست ز کار رفته چه محتاج دامن است

4. شمع گدازیافته محفل چه می کند

5. از پیچ وتاب دل خبری نیست جسم را

6. با پای خفته دوری منزل چه می کند

7. یک دل هواس جمع مرا تار ومار کرد

8. زلف شکسته تو به صد دل چه می کند

9. مجنون نمی کند گله از سنگ کودکان

10. داند اگر شعور به عاقل چه می کند

11. آنجاکه هست بیخبری می چه حاجت است

12. پای به خواب رفته سلاسل چه می کند

13. هرجلوه ای ازو رقم قتل عالمی است

14. آن مست ناز تیغ حمایل چه می کند

15. ای بحر از حباب نظر باز کن ببین

16. کاین موج بیقرار به ساحل چه می کند

17. خواهی نفس گداخته آمدبه خانه ام

18. گر بشنوی فراق تو با دل چه می کند

19. لب تلخ از سوال نکردی چه غافلی

20. کاین زهر جانگداز به سایل چه می کند

21. صائب ز اشک تلخ دلم لاله زار شد

22. با خاک نرم دانه قابل چه می کند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به من هر چون خضر دادند عمر جاودان، اما
* گره شد رشته عمرم ز بس برخویش پیچیدم
شعر کامل
صائب تبریزی
* تو راز جهان تا توانی مجوی
* که او زود پیچد ز جوینده روی
شعر کامل
فردوسی
* نثار روی تو هر برگ گل که در چمن است
* فدای قد تو هر سروبن که بر لب جوست
شعر کامل
حافظ