صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 4200

1. با عاشقان عداوت گردون چه می کند

2. چشم بدحجاب به جیحون چه می کند

3. همواره ایمن است زسوهان حادثات

4. سیل گران رکاب به هامون چه می کند

5. باری نبرده اند به این کهنه آسیا

6. عشاق فارغند که گردون چه می کند

7. نتوان به خار بخیه زدن زخم لاله را

8. خواب اجل به دیده پر خون چه می کند

9. منعم که می نهد زر وگوهر به روی هم

10. غیر از تلاش پله قارون چه می کند

11. از دست خود لباس بود چند سرو را

12. بی حاصلی به مردم موزون چه می کند

13. ما از نگاه دور دل از دست داده ایم

14. یارب سخن در آن لب میگون چه می کند

15. عاشق ز جوش مغز خود آزار می کشد

16. غوغای وحش با سر مجنون چه می کند

17. صائب اگر نه سفله نوازست ودون پرست

18. چندین سپهر تربیت دون چه می کند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کس از سر بزرگی نباشد به چیز
* کدو سر بزرگ است و بی مغز نیز
شعر کامل
سعدی
* مدار نقطه بینش ز خال توست مرا
* که قدر گوهر یک دانه جوهری داند
شعر کامل
حافظ
* آرزو مرد و جوانی رفت و عشق از دل گریخت
* غم نمی گردد جدا از جان مسکینم هنوز
شعر کامل
رهی معیری