صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 4263

1. از نور وحدت آن که دلش بهره ور شود

2. کی از هجوم ذره پریشان نظر شود

3. جایی که هفت پرده حجاب نظر نشد

4. کی آسمان حجاب دل دیده ور شود

5. رنگش ز آفتاب قیامت نمی پرد

6. رخسار هر که لعل به خون جگر شود

7. ته جرعه ای ز جسم گرانجان او بجاست

8. آن را که از محیط کف پای تر شود

9. طالع نگر که دیده من در حریم وصل

10. از شرم عشق حلقه بیرون در شود

11. هر خار بی گلی گل بی خار می شود

12. در راه سالکی که ز خود بیخبرشود

13. هر برگ سبز دامن پر سنگ می شود

14. روزی که نخل طالع ما بارور شود

15. چندان که خط زیاده دهد گوشمال حسن

16. صائب امیدواری من بیشتر شود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چنان با تار زلف بسته دل پیوند الفت را
* که نتوان یک سر مویش ز یکدیگر جدا کردن
شعر کامل
فروغی بسطامی
* کسری و ترنج زر، پرویز و به زرین
* بر باد شده یکسر، با خاک شده یکسان
شعر کامل
خاقانی
* به منزل رسید آنک پوینده بود
* رهی یافت آن کس که جوینده بود
شعر کامل
فردوسی