صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 428

1. طلایی شد چمن ساقی بگردان جام زرین را

2. بکش بر روی اوراق خزان دست نگارین را

3. سر زلفی که در دنبال دارد خط معزولی

4. کم از خواب پریشان نیست چشم عاقبت بین را

5. نگاه ساده لوحان بر حریر خواب می غلطد

6. همیشه خار در جیب است چشم عاقبت بین را

7. نوای شور محشر خنده کبک است در گوشش

8. چه پروا از فغان عاشقان آن کوه تمکین را؟

9. دلم هر لحظه از داغی به داغ دیگر آویزد

10. چو بیماری که گرداند ز تاب درد بالین را

11. دل مشکل پسند من به گرد آن سخن گردد

12. که دل پیش از زبان آماده گردد حرف تحسین را

13. ید بیضا چرا فرعون را در آستین باشد؟

14. به دست بوالهوس مپسند آن دست نگارین را

15. فلک را ماندگی از گردش خود نیست یک ساعت

16. که از رنج سفر پروا نباشد خانه زین را

17. ندارند اهل غفلت طاقت میدان اهل دل

18. تواند قطره ای از جای بردن خواب سنگین را

19. مرا در چرخ آورده است صائب طفل خودرایی

20. که از شوخی گذارد در فلاخن کوه تمکین را

21. به جای لعل و گوهر از زمین اصفهان صائب

22. به ملک هند خواهد برد این اشعار رنگین را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مردم آخر همه مردند ز بیماری دل
* به امیدی که تو را بر سر بیمار آرند
شعر کامل
فروغی بسطامی
* سعدی از این پس که راه پیش تو دانست
* گر ره دیگر رود ضلال مبینست
شعر کامل
سعدی
* دلم ز حلقه زلفش به جان خرید آشوب
* چه سود دید ندانم که این تجارت کرد
شعر کامل
حافظ