صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 4282

1. رخسار او ز می چو عرقناک می شود

2. هر سینه ای که هست ز دل پاک می شود

3. افزود آب ورنگ لبش از غبار خط

4. آن خون کجا نهفته به این خاک می شود

5. زان سان که موم می شود از شعله نور پاک

6. دل چون گداخت شعله ادراک می شود

7. از زهد خشک سرکشی نفس شد زیاد

8. آتش بلند از خس وخاشاک می شود

9. آدم ز خلق خوش به مقام ملک رسد

10. خونی که مشک ناب شود پاک می شود

11. بر هر که تیغ می کشد آن آفتاب روی

12. صائب چو صبح سینه من چاک می شود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* جوانمرد اگر راست خواهی ولی است
* کرم پیشهٔ شاه مردان علی است
شعر کامل
سعدی
* شراب خورده و خوی کرده می‌روی به چمن
* که آب روی تو آتش در ارغوان انداخت
شعر کامل
حافظ
* ماجرا کم کن و بازآ که مرا مردم چشم
* خرقه از سر به درآورد و به شکرانه بسوخت
شعر کامل
حافظ