صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 4342

1. طفل است وغم ناله ما هیچ ندارد

2. این غنچه سر وبرگ صبا هیچ ندارد

3. پیداست ز هر قطره شبنم که درین باغ

4. عشقی که هوایی است بقا هیچ ندارد

5. گفتم به تهیدستی امید ببخشای

6. گفتا الف قامت ما هیچ ندارد

7. نخل قد او دید وزشرم آب نگردید

8. شاخ گل این باغ حیا هیچ ندارد

9. صائب چه عجب گر دلت از هند سیه شد

10. این خاک سیه نور وصفا هیچ ندارد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خطی دارد زمشک ناب ‌گرد ارغوان پیدا
* دلی دارد چو سنگ سخت زیر پرنیان‌ پنهان
شعر کامل
امیر معزی
* گفت اگر بر آستانم آب خواهی زد ز اشک
* هم به مژگانت بروب آن خاک در گفتم بچشم
شعر کامل
کمال خجندی
* نیک بخت آن کسی که داد و بخورد
* شوربخت آن که او نخورد و نداد
شعر کامل
رودکی