صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 4366

1. ساقی دهن شیشه ما باز به لب کرد

2. جان عجبی در تن ارباب طرب کرد

3. دریا نه کریمی است که بی خواست نبخشد

4. بیهوده صدف باز دهن را به طلب کرد

5. خامش منشینید که از خامشی شمع

6. پروانه بی غیرت ما روز به شب کرد

7. با کوزه سربسته ز دریا چه توان برد

8. محروم ز وصل تو مرا شرم وادب کرد

9. برگی است خزان دیده که از ثمرش نیست

10. دستی که طمعکار بدآموز طلب کرد

11. بی ابر صدف قطره ای از بحر نیابد

12. درعالم امکان نتوان ترک سبب کرد

13. پیوست به گل خورشید جهان روشنی شمع

14. زان گریه جانسوز که در دامن شب کرد

15. از چوب گل آتش ننهد سرکشی از سر

16. عاقل نتوان اهل جنون رابه ادب کرد

17. در خواب زد از دولت بیدار جهان دست

18. از ساده دلی هر که تفاخر به نسب کرد

19. آراست نسب نامه خود را به دو مطلع

20. هر کس نسب خویش مزین به حسب کرد

21. در خلوت خورشید ز خمیازه آغوش

22. بیطاقتی صبح مرا مست طلب کرد

23. صائب چه کند باده ننوشد که درین بزم

24. هشیار ز جانان نتوان بوسه طلب کرد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* وان قطرهٔ باران که برافتد به سمنبرگ
* چون نقطه سفیداب بود از بر طومار
شعر کامل
منوچهری
* بلبلی را که به دیدار ز گل قانع شد
* در اگر بسته شود رخنه دیواری هست
شعر کامل
صائب تبریزی
* نرگس ز نشاط ماه فروردین
* بر دست نهاد ساغر زرین
شعر کامل
امیر معزی