صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 437

1. مده در جوش گل چون لاله از کف میگساری را

2. که نعل از برق در آتش بود ابر بهاری را

3. ندارد دیده پاک آبرویی پیش او، ورنه

4. به شبنم می دهد گل منصب آیینه داری را

5. قیامت می کند در ترکتاز ملک دل، گویا

6. ز طفل شوخ من دارد فلک دامن سواری را

7. بیابان گردی مجنون ز نقصان جنون باشد

8. که سنگ کودکان باشد محک کامل عیاری را

9. گهر گرد یتیمی را دهد در دیده خود جا

10. به چشم کم مبین زنهار گرد خاکساری را

11. اگر از پرتو خورشید روی دل طمع داری

12. مده چون شبنم از کف دامن شب زنده داری را

13. چه سازد سختی دوران به جان سخت ما صائب؟

14. ز تیغ کوه پروا نیست کبک کوهساری را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مجال صبر تنگ آمد به یک بار
* حدیث عشق بر صحرا فکندم
شعر کامل
سعدی
* مرا عهدیست با شادی که شادی آن من باشد
* مرا قولیست با جانان که جانان جان من باشد
شعر کامل
مولوی
* جفا مکن که نماند جهان و هرچه دروست
* وفا و صحبت یاران مهربان ماند
شعر کامل
سعدی