غزل شمارهٔ 4383
1. سرگرم تو با کشمکش دار نسازد
2. این نقطه سرگشته به پرگارنسازد
3. مرده است دل زاهد دمسرد ز تزویر
4. چون برسرخودگنبددستارنسازد
5. زنهار مکن خوارعزیزان جهان را
6. تا چرخ عزیزان ترا خوارنسازد
7. آیینه اقبال به کس رو ننماید
8. تا سرمه ز خاکستر ادبارنسازد
9. کج می نگرد عشق به بال وپرجبریل
10. این شعله سرکش به خس وخارنسازد
11. طوطی شو وآنگاه ببین روی دل از ما
12. آیینه به هر بیهده گفتار نسازد
13. سر رشته پیوند بودتاب موافق
14. چون موی میان تو به زنارنسازد
15. با سینه پرداغ نسازد دل صائب
16. رسم است که پروانه به گلزارنسازد
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده