صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 4399

1. تا خنده ازان غنچه مستور برآمد

2. صبح شکر از چاک دل موربرآمد

3. از دیدن رویت دل آیینه فروریخت

4. این لاله مگر از جگر طور برآمد

5. با مرهم افسرده کافور نجوشد

6. داغی که به خونگرمی ناسور برآمد

7. هر ذره که دیدیم همین زمزمه را داشت

8. این نغمه نه از پرده منصور برآمد

9. آن روز که از داغ من افتاد سیاهی

10. خورشید ز جیب شب دیجور برآمد

11. با خامه صائب طرف بحث مگردید

12. نتوان به سخن با شجر طور برآمد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ای ز عشقت عالمی ویران شده
* قصد این ویرانه کردی عاقبت
شعر کامل
مولوی
* زنگ صحبت را به خلوت می توان از دل زدود
* زندگانی در جهان بی گوشه دل مشکل است
شعر کامل
صائب تبریزی
* چشم اگر با دوست داری گوش با دشمن مکن
* عاشقی و نیک نامی سعدیا سنگ و سبوست
شعر کامل
سعدی