غزل شمارهٔ 4441
1. خورشید اگر از چشم کسان آب گشاید
2. رخساره گلرنگ تو خوناب گشاید
3. از چشمه خورشید مجو آب مروت
4. کاین چشمه ز چشم دگران آب گشاید
5. در نیم نفس می شود از پاک فروشان
6. هر کس چو کتان بار به مهتاب گشاید
7. در بحر سر از حلقه گرداب برآرد
8. هر کس که کمر در ره سیلاب گشاید
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده