صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 4468

1. در زلف ناامیدی روی امید باشد

2. صبح امید یعقوب چشم سفید باشد

3. بید از ثمر نظر بست وصل نبات دریافت

4. عاشق ز ترک لذت چون ناامید باشد

5. در روستای مشرب هرروز روز عیدست

6. در شهربند مذهب سالی دو عید باشد

7. برخانه وجودم از دل زده است گردون

8. قفلی که آه وفریادآن را کلید باشد

9. عاشق نمی توان گفت دیوانه مشربان را

10. هرکس به خون نغلطید اینجا شهید باشد

11. از جوی شیرشستیم دست امیدواری

12. تا چندقاصد مااین پی سفیدباشد

13. دوران ناامیدی سرحلقه امیدست

14. صائب ز ناامیدی چون ناامید باشد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هر گه که دل به عشق دهی خوش دمی بود
* در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست
شعر کامل
حافظ
* جهان را چنین است ساز و نهاد
* ز یک دست بستد به دیگر بداد
شعر کامل
فردوسی
* همه دانش ما به بیچارگیست
* به بیچارگان بر بباید گریست
شعر کامل
فردوسی