صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 4476

1. از روی نو خط یار هر جا سخن برآید

2. گرد از بهار خیزد دود از چمن برآید

3. گردند از خجالت سیمین بران قبا پوش

4. آنجا که یوسف مااز پیرهن برآید

5. هر چند گفتگو را نازک کند لب او

6. پیچد چو غنچه برهم تازان دهن برآید

7. بسیار صبر باید گلهای بوستان را

8. تا آتشین نوایی زین نه چمن برآید

9. روشنگر وجودست پا کوفتن در آتش

10. رحم است بر سپندی کز انجمن برآید

11. در زیر خاک خسرو از شرم آب گردد

12. هر جا که نام شیرین با کوهکن برآید

13. در قطع راه هستی شمعی است پیروان را

14. خاری که در ره عشق از پای من برآید

15. از خلوت زلیخا یوسف چسان بدر زد

16. اشک آنچنان به سرعت از چشم من برآید

17. بی آه نیست ممکن رستن ز قید هستی

18. هر کس که در چه افتاد با این رسن برآید

19. مویت سفید چون شد آماده سفر شو

20. کاین صبح طی چو گردید صبح کفن برآید

21. سنگ از توجه عشق چون موم نرم گردد

22. تمکین بت محال است با برهمن برآید

23. حسن غریب او را خاصیتی است صائب

24. کز خاطر غریبان یاد وطن برآید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تکیه بر اختر شب دزد مکن کاین عیار
* تاج کاووس ببرد و کمر کیخسرو
شعر کامل
حافظ
* تا طبیعت زعفران را رنگ اعدای تو دید
* مایهٔ شادی جدا کرد از مزاج زعفران
شعر کامل
سنایی
* ای ساربان آهسته رو کآرام جانم می‌رود
* وآن دل که با خود داشتم با دلستانم می‌رود
شعر کامل
سعدی