صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 4657

1. جز آن لبهای میگون دل راچاره دیگر

2. نمی چسبد کباب من به آتشپاره دیگر

3. به تسلیم از محیط بیکران جان می توان بردن

4. بجز بیچارگی عاشق ندارد چاره دیگر

5. به یک دیدن سرآمد عمر من چون چشم قربانی

6. خوشا چشمی که دارد فرصت نظاره دیگر

7. اگر از اهل قرآن نیستی باری خمش منشین

8. که دندان بهر ذکر حق بود سی پاره دیگر

9. مراازوادی سر گشتگی دل چون برون آرد؟

10. چسان رهبر شود آواره را آواره دیگر

11. ربودن همچو موران دانه تاچند از دهان هم؟

12. چه جویی روزی خودراز روزی خواره دیگر؟

13. مباش از بیکسی غمگین چون گوهر یتیم افتد

14. کند آماده بحر ازهر صدف گهواره دیگر

15. زخامی بر نمی آرد مرا دوزخ، مگر صائب

16. دهم هر پاره دل را به آتشپاره دیگر

17. چنان ازداغ روشن شد دل صد پاره ام صائب

18. که از هر پاره دارم درنظر مه پاره دیگر


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ببری مال مسلمان و چو مالت ببرند
* بانگ و فریاد برآری که مسلمانی نیست
شعر کامل
سعدی
* مجو درستی عهد از جهان سست نهاد
* که این عجوز عروس هزاردامادست
شعر کامل
حافظ
* مر غول را برافشان یعنی به رغم سنبل
* گرد چمن بخوری همچون صبا بگردان
شعر کامل
حافظ