1. روز روشن را شب تارست پنهان درلباس

2. چهره گلرنگ دارد خط ریحان در لباس

3. ماتم و سور جهان با یکدگر آمیخته است

4. خنده ها چون برق دارد ابر گریان در لباس

5. ریزش بی پرده آب روی سایل می برد

6. زان کند دریا به دست ابر، احسان درلباس

7. شرم همت یادگیر از یوسف مصری که داد

8. نور بینش را به چشم پیر کنعان در لباس

9. تا نگردد عیش شیرینش ز چشم شور تلخ

10. از سر پر مغز گردد پسته خندان در لباس

11. از خود آرایی دل روشن نگردد شادمان

12. شمع از فانوس رنگین است گریان در لباس

13. گر به ظاهر شمع در فانوس رفت از راه رحم

14. می زند برآتش پروانه دامان در لباس

15. راز عشق از پرده پوشی می شود رسوا که هست

16. باوجود نافه، بوی مشک عریان در لباس

17. تارو پود حله فردوش گردد موج اشک

18. چشم گریان راست تشریفات الوان در لباس

19. گر به ظاهر کلک صائب تیره روز افتاده است

20. صبحها پوشیده دارد این شبستان درلباس