غزل شمارهٔ 4905
1. می کند دست نوازش هم دل ما راخموش
2. خشت اگر مانع تواند شد خم می را ز جوش
3. بازی جنت مخور، ازحال آدم پندگیر
4. درگذر مردانه زین گندم نمای جوفروش
5. پوچ گویی می دهد بر باد نقد عمر را
6. زود خالی می شود دیگی که ننشیند ز جوش
7. دیگران راگرم اگر سازد شراب آتشین
8. خون ما را شعله آواز می آرد به جوش
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده