صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 4911

1. در غریبی تابه چند افتدکسی ازیادخویش؟

2. کو جنونی تا برآرم گرد از بنیاد خویش

3. غفلت صیاد از نخجیر عین رحمت است

4. وای بر صیدی که غافل گردداز صیاد خویش

5. شکوه مارا ازحریم وصل دور انداخته است

6. حلقه در بیرون درمانده است ازفریاد خویش

7. جوی شیر ازسنگ آوردن عجب طفلانه بود

8. بی تأمل کند کردم تیشه فولاد خویش

9. چون خدنگ آه، برگشتن نمی دانم که چیست

10. درچه ساعت برد یاد او مرا ازیاد خویش؟

11. کلک صائب راچه لذت ازصفیر خود بود؟

12. عندلیب مست بی بهره است ازفریاد خویش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سردار تاجداران هست آفتاب و دریا
* نیلوفرم که بی‌او نیل و فری ندارم
شعر کامل
خاقانی
* در همین زیتون و تین خواهد یقین شد آنکه هست
* طعم آن شیرینی مطلق بهر چیزی ضمین
شعر کامل
قاآنی
* کاش کی می‌ریخت از بهر سرشک دیده‌ام
* دست معمار قضا طرح زمین تازه‌ای
شعر کامل
فروغی بسطامی