صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 4973

1. در نقاب است و نظر سوز بود دیدارش

2. آه ازان روز که بی پرده شود رخسارش

3. نازک اندام نهالی است مرا رهزن دین

4. که ز موی کمر خویش بود زنارش

5. نفسی کز جگر سوخته بیرون آید

6. تادم صبح جزا گرم بود بازارش

7. لاله ای نیست که بی داغ تجلی باشد

8. محملی نیست که لیلی نبود دربارش

9. به که از کوی خرابات نیاید بیرون

10. هرکه چون دختر زر شیشه بود دربارش

11. جان انسان چه خیال است که بی تن باشد؟

12. این نه گنجی است که برسر نبود دیوارش

13. نشد از هیچ نوایی دل صائب بیدار

14. ناله نی مگر ازخواب کند بیدارش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بهر شراب‌خوارهٔ بستان معرفت
* چشمت هزارباره ز بادام خوش‌تر است
شعر کامل
فروغی بسطامی
* وصل خورشید به شبپره اعمی نرسد
* که در آن آینه صاحب نظران حیرانند
شعر کامل
حافظ
* طریق حق رو و در هر کجا که خواهی باش
* که کنج خلوت صاحبدلان مکانی نیست
شعر کامل
سعدی