صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 5068

1. ازگفتگوی عشق گزیدم زبان خویش

2. ازشیر ماهتاب بریدم کتان خویش

3. گر بیخبر روم ز جهان جای طعن نیست

4. یک کس نیافتم که بپرسم نشان خویش

5. نانش همیشه گرم بود همچو آفتاب

6. هرکس به ذره فیض رساند زخوان خویش

7. چون سرو درمقام رضا ایستاده ام

8. آسوده خاطرم ز بهار و خزان خویش

9. آن ساقی کریم که عمرش دراز باد

10. فرصت نمیدهد که بگیرم عنان خویش

11. ساغر به احتیاط ستاند ز دست خضر

12. درمانده ام به دست دل بدگمان خویش

13. پروای خال چهره یوسف نمی کند

14. صائب ز نقطه قلم امتحان خویش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سرو من برخاست، از قدش قیامت شد پدید
* غیر آن قامت که من دیدم قیامت را که دید؟
شعر کامل
هلالی جغتایی
* یک سینه بی داغ محال است گذارد
* این چهره چون لاله ستانی که تو داری
شعر کامل
صائب تبریزی
* نگرفت در تو گریه حافظ به هیچ رو
* حیران آن دلم که کم از سنگ خاره نیست
شعر کامل
حافظ