صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 5080

1. آن لاله عذاری که منم داغ و کبابش

2. از خون جگر سوختگان است شرابش

3. بیهوشیش از کاوش دل باز ندارد

4. چشمی که بود شوخ چو مژگان رگ خوابش

5. این لنگر تمکین که به خود حسن سپرده است

6. مشکل که کند حلقه خط پا به رکابش

7. از خانه به بازار صبوحی زده آید

8. حسنی که زآیینه بود عالم آبش

9. چشمی که شود صیقلی باده روشن

10. از خشت سر خم بود آماده کتابش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سر خم چو برگشایی دو هزار مست تشنه
* قدح و کدو بیارند که مرا ده و مرا ده
شعر کامل
مولوی
* پیر پیمانه کش من که روانش خوش باد
* گفت پرهیز کن از صحبت پیمان شکنان
شعر کامل
حافظ
* کس نمی‌گوید که یاری داشت حق دوستی
* حق شناسان را چه حال افتاد یاران را چه شد
شعر کامل
حافظ