صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 5086

1. جز چشم توای شوخ جانهاست فدایش

2. بیمار ندیدم که توان مرد برایش

3. ازحلقه به زنجیر محال است رسد نقص

4. کوتاه نگردد به گره زلف رسایش

5. دربسته نازست سراپرده محمل

6. بیرون مرو ازراه به آواز درایش

7. هر سو که رود،درحرم کعبه کند سیر

8. آن را که بود ازدل خود قبله نمایش

9. بر هرکه فتد پرتو خورشید قناعت

10. دل تیره کند سایه اقبال همایش

11. هرعقده مشکل که به ناخن نگشاید

12. از آه سحرگاه بود عقده گشایش

13. چون عضو ز جا رفته، شود هرکه مسافر

14. بسیار خورد خون که فتد باز به جایش

15. ازگوشه عزلت چه ضرورست برآید؟

16. صائب که زند موج پریزاد، سرایش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هم عنانم با صبا سرگشته‌ام سرگشته‌ام
* همزبانم با پری دیوانه‌ام دیوانه‌ام
شعر کامل
رهی معیری
* تو از قبیله خوبان سست پیمانی
* من از جماعت عشاق سخت پیوندم
شعر کامل
فروغی بسطامی
* حال من خود در نمی‌آید به نطق
* شرح حالم اشک خونین من است
شعر کامل
عطار