صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 509

1. شانه گر باز کند زلف گرهگیرش را

2. نی به ناخن شکند پنجه تدبیرش را

3. هر که دیوانه آن زلف چو زنجیر شود

4. چرخ در گوش کشد حلقه زنجیرش را

5. گل خورشید ز هر ذره به دامن چیند

6. هر که آرد به نظر حسن جهانگیرش را

7. در دو عالم شود انگشت نما چون مه نو

8. لب زخمی که ببوسد لب شمشیرش را

9. چون هدف، گردن امید برافراخته ام

10. تا چو مژگان به نظر جای دهم تیرش را

11. از شکر خنده آن طفل دل عالم سوخت

12. دایه آمیخت همانا به شکر شیرش را

13. چه دهی پشت به دیوار درین خانه که هست

14. هر نفس صورتی آیینه تصویرش را

15. سنگ کم می شمرد لعل و گهر را صائب

16. به چه از راه برم چشم و دل سیرش را؟


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* یافت در بی بصری گمشده خود یعقوب
* بصر از هر که گرفتند بصیرت دادند
شعر کامل
صائب تبریزی
* چشم و لب پیش من آور چو رسد باده به من
* تا بود نقل مرا شکر و بادامی چند
شعر کامل
عبید زاکانی
* احوال گنج قارون کایام داد بر باد
* در گوش دل فروخوان تا زر نهان ندارد
شعر کامل
حافظ