صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 5126

1. آبرو رامی برد از چهره اظهار طمع

2. ابر آب روی مردان است گفتار طمع

3. خواری روی زمین خاری است از دیوار او

4. زرد رویی یک گل است از طرف دستار طمع

5. در زمینش گر گل بی خار کارد باغبان

6. خار دامنگیر می روید ز گلزار طمع

7. خستگان راهست پرهیزی به هر عنوان که هست

8. می کند پرهیز از پرهیز بیمار طمع

9. می توان جستن به مکرو حیله از قید فرنگ

10. نیست امید رهایی با گرفتارطمع

11. از بریدن و ز گسستن چون رگ سنگ ایمن است

12. حرص بندد برمیان هرکه زنار طمع

13. چون میان روز روشن خواهد از مردم چراغ؟

14. روز را گر شب نمی داند سیه کارطمع

15. حاصلش نبود بغیر از برگ سبز سایلان

16. در دل هرکس دواند ریشه زنگار طمع

17. صائب از بی آبرویان تا توانی دور باش

18. کز برص مسری تر افتاده است ادبار طمع


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شکسته وار به درگاهت آمدم که طبیب
* به مومیایی لطف توام نشانی داد
شعر کامل
حافظ
* مرا تا عشق تعلیم سخن کرد
* حدیثم نکته هر محفلی بود
شعر کامل
حافظ
* ای شاد مرغزاری کان جاست ورد و نسرین
* از آب عشق رسته وین آهوان چریده
شعر کامل
مولوی