صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 5134

1. منم به گوشه چشمی ز آشنا قانع

2. به خاک پای قناعت ز توتیا قانع

3. ازان شده است به چشم جهانیان شیرین

4. که ازلباس، شکر شد به بوریا قانع

5. زمال خویش به احسان تمتعی بردار

6. مشو ز گنج به نامی چو اژدها قانع

7. به دامن عرق انفعال دست زنید

8. به عذر خشک مگردید از خطا قانع

9. همیشه راه به آب بقا نمی افتد

10. مشو به دیدن ازان لعل جانفزا قانع

11. خطر زچشم بد چه ندارد آن رهرو

12. که شد به راستی خویش از عصا قانع

13. (نظر به عاقبت کارکن قدم بردار

14. مشو ز دیده بینا به پیش پا قانع)

15. ز لاله زار شهادت گلی بچین صائب

16. به بوی خون مشو ازخاک کربلا قانع


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عیب نبود گر ترنج از دست نشناسم که نیست
* در همه مصرم کسی چون یوسف کنعان عزیز
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* بدخواه تو خود را به بزرگی چو تو داند
* لیکن مثلست آنکه چناری و کدویی
شعر کامل
انوری
* که ای بلندنظر شاهباز سدره نشین
* نشیمن تو نه این کنج محنت آبادست
شعر کامل
حافظ