صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 5183

1. زبان مار بود خار آشیان فراق

2. که باد جلوه گه برق، خانمان فراق

3. چو آفتاب زبانهای آتشین خواهم

4. که الامان زنم از تیغ بی امان فراق

5. هزار شق شود از درد همچو خامه موی

6. زبان خامه فولاد از بیان فراق

7. چو برگ لاله شود داغدار پرده گوش

8. شود چو گرم سخن آتشین زبان فراق

9. حبابش از سر نوح است و موجش ازدم تیغ

10. برون میار سراز بحر بیکران فراق

11. نهشت با کمرش دست درمیان آریم

12. که بشکند کمر دوری و میان فراق

13. چو موج محو شدم در محیط وصل و هنوز

14. به روی بحر کشم مد داستان فراق

15. نمی رسد به پریشانیم، اگر صائب

16. ز تار زلف کنم مد داستان فراق


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دریاست مجلس او دریاب وقت و در یاب
* هان ای زیان رسیده وقت تجارت آمد
شعر کامل
حافظ
* با صد هزار جلوه برون آمدی که من
* با صد هزار دیده تماشا کنم تو را
شعر کامل
فروغی بسطامی
* نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت
* به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد
شعر کامل
حافظ