صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 5317

1. نیست از عزلت غباری بر دل دیوانه ام

2. دربهاران از زمین سر بر نیارد دانه ام

3. بس که شد از گرد کلفت دلگران غمخانه ام

4. آیه رحمت شمارد سیل را ویرانه ام

5. می گشایم با تهیدستی گره از کار خلق

6. بر سر مردم ازان فرمانرواچون شانه ام

7. هر کجا هنگامه گرمی است می گردم سپند

8. دربهاران عندلیب و در خزان پروانه ام

9. سیل در ویرانی من بی گناه افتاده است

10. آب بر می آورد چون چشم از خود خانه ام

11. در مذاق من شراب تلخ آب زندگی است

12. شیشه چون خالی شد از می پر شد پیمانه ام

13. گرچه از گنج گهر کردم جهان را بی نیاز

14. نیست شمعی غیر چشم جغد در ویرانه ام

15. گر نشوید ابر صائب نامه اعمال من

16. می کند پاک از گناهان گریه مستانه ام


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چو خورشید برزد سر از کوهسار
* بگسترد یاقوت بر جویبار
شعر کامل
فردوسی
* سخندانیّ و خوشخوانی نمی‌ورزند در شیراز
* بیا حافظ که تا خود را به ملکی دیگر اندازیم
شعر کامل
حافظ
* وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
* که در طریقت ما کافریست رنجیدن
شعر کامل
حافظ