صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 5319

1. ساغر می کی بشوید گرد غم از سینه ام

2. همچو جوهر ریشه کرده زنگ درآیینه ام

3. هرسرمویم چو سوزن رخنه ای دارد زغم

4. مشرق آه است چون مجمر سراسر سینه ام

5. گرچه خود عاجزترم از مور در جنگاوری

6. ناخن شیر از جگرها می دماند کینه ام

7. لاله زاری درجگر دارم ز زخم مشکسود

8. می چکد چون نافه خون از خرقه پشمینه ام

9. حرف مهر از دشمن خونخوار باور می کنم

10. داغ دارد صبح را در ساده لوحی سینه ام

11. سینه ام از پرتو داغ است روشن این چنین

12. از فروغ این گهر فانوس شد گنجینه ام

13. بس که دارم بر جگر سوراخها از نیش خلق

14. سفته می آید برون گوهر ز بحر سینه ام

15. تا گذشتم همچو صائب ازمی لعلی قبا

16. چون ردای زاهدان در مجلس می پینه ام


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به هوش بودم از اول که دل به کس نسپارم
* شمایل تو بدیدم نه صبر ماند و نه هوشم
شعر کامل
سعدی
* سیل دریا دیده هرگز برنمی گردد به جوی
* نیست ممکن هر که مجنون شد دگر عاقل شود
شعر کامل
صائب تبریزی
* نوح را کشتی شکست از لطمهٔ توفان عشق
* کس نیامد بر کنار از بحر بی‌پایان عشق
شعر کامل
فروغی بسطامی