صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 5380

1. خاک صحرای جنون در چشم گریان می کشم

2. ناز سرو از گردباد این بیابان می کشم

3. دور باش حسن را با پاک چشمان کار نیست

4. از حجاب خویشتن در وصل هجران می کشم

5. نیست خون مرده لایق چنگل شهباز را

6. پای خواب آلود از خارمغیلان می کشم

7. از کنار عرصه می گویند بازی خوشترست

8. خویش را در رخنه دیوار نسیان می کشم

9. چون صدف در پرده غیب است دایم رزق من

10. در کنار بحر ناز ابر نیسان می کشم

11. می کنم از زخم تیغش شکوه پیش بیدلان

12. پنجه خونین به روی آب حیوان می کشم

13. نیست مور قانع من در پی تن پروری

14. منت پای ملخ بهر سلیمان می کشم

15. نیست از بی دست و پایی گر نمی آیم به خود

16. بهر برگشتن به کوی یار میدان می کشم

17. عاقلان دیوار زندان رخنه می سازند و من

18. نقش یوسف بر در و دیوار زندان می کشم

19. می شود بر دیده خونبار من عالم سیاه

20. از دل صد پاره تا آهی بسامان می کشم

21. نیست صائب بهر دنیا آه دردآلود من

22. بر سواد آفرینش خط بطلان می کشم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شراب اشک تلخم، چاشنی از نقل تر گیرد
* گر آن شیرین پسر، بادام چشمم در شکر گیرد
شعر کامل
حزین لاهیجی
* کهربا رنگ آمد اندر بیشهٔ قهرت بقم
* ارغوان رنگ آمد اندر باغ انصافت زریر
شعر کامل
انوری
* گفتم بروی روشن تو روی برنهم
* گفتا که آب گل ببرد رنگ زعفران
شعر کامل
فرخی سیستانی