صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 5408

1. جذبه ای کوتا سر از زندان تن بیرون کنم

2. چند لنگر در ضمیر خاک چون قارون کنم

3. من که بر سر خاک می ریزم به دست دیگران

4. در جهان بیوفا طرح عمارت چون کنم

5. رهنمایی می کنم مرغان فارغبال را

6. گاه گاهی گر سر از کنج قفس بیرون کنم

7. تیره نتوان کرد آب زندگانی را به خاک

8. جان چه باشد تا نثار آن لب میگون کنم

9. نسبتی در خاکساری نیست با مجنون مرا

10. کز غبار خاطر خود طرح صد هامون کنم

11. من که پر در لامکان بی نیازی می زنم

12. حاش لله شکوه از ناسازی گردون کنم

13. آب در چشم غزال از آه گرم من نماند

14. با خمار نرگس میگون لیلی چون کنم

15. غیرت همکار بنددست و پای جرات است

16. می روم زین بزم تا پروانه را ممنون کنم

17. صائب از شرم سبکباری گذارد پا به کوه

18. کوه درد خویش را گر عرض بر مجنون کنم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دست فلک ز کارم وقتی گره گشاید
* کز یکدیگر گشایی زلف گره گشا را
شعر کامل
فروغی بسطامی
* برات رزق تو بر آسمان نوشته خدای
* عبث توقع رزق از زمینیان داری
شعر کامل
صائب تبریزی
* بسر سر بالین من هر شب خیال زلف او
* دسته دسته سنبل خواب پریشان آورد
شعر کامل
صائب تبریزی