صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 5425

1. می شود پرشور هروادی که مجنونش منم

2. وقت ملکی خوش که در صحرا وهامونش منم

3. از دم تیغ است پشت تیغ بی آزارتر

4. هرکه می گرداند از من روی ممنونش منم

5. می شود چون غنچه کار دل به خون خوردن تمام

6. نیست هرکس تشنه خون تشنه خونش منم

7. هرکه کرد ادراک من دریافت راز چرخ را

8. آسمان سر بسته مکتوبی است مضمونش منم

9. زاهل همت کم شود خمخانه گردون تهی

10. گر فلاطون رفت از عالم فلاطونش منم

11. عشق خوش دارد مرا بهر فریب دیگران

12. پیش پای ساده لوحی نعل وارونش منم

13. چارباغ عالم از طبع روانم تازه است

14. دجله و نیل و فرات ورود جیحونش منم

15. نیستم شرمنده حرفی چه جای بوسه ای

16. گرچه عمری شد اسیر لعل میگونش منم

17. می خورم دانسته بازی از فریب وعده اش

18. ورنه از پی بردگان نعل وارونش منم

19. ناله من می رسد صائب به آن عشرت سر

20. گربه ظاهر دور از بزم همایونش منم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دل رام دستت شد ولی بر وی میفشان آستین
* ترسم که ناگه رم دهی این مرغ دست آموز را
شعر کامل
وحشی بافقی
* سعدی از جور فراقت همه روز این می‌گفت
* عهد بشکستی و من بر سر پیمان بودم
شعر کامل
سعدی
* سخن هر چه گویم همه گفته‌اند
* بر باغ دانش همه رفته‌اند
شعر کامل
فردوسی