صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 5427

1. سوختم چند از هوای نفس بی لنگر شوم

2. تا به کی چون خار و خس بازیچه صرصر شوم

3. از بلندی کم نگردد فیض من چون آفتاب

4. بیش گردد سایه ام چندان که بالاتر شوم

5. خودنمایی شیوه من نیست چون نادیدگان

6. از صدف بیرون نمی آیم اگر گوهر شوم

7. آفتاب بی زوال آسمان همتم

8. نیستم مه کز گدایی فربه و لاغر شوم

9. بی پرو بالی گلستانی است بر مرغ قفس

10. از چه زیر آسمان ممنون بال و پر شوم

11. چون غم عالم تواند کار برمن تنگ کرد

12. من که در هر ساغر می عالم دیگر شوم

13. قدردانی قطره را دریا کند در ظرف من

14. نیست کم ظرفی اگر بیخود به یک ساغر شوم

15. گر ز سنگینی غبار آیینه ام را بشکند

16. روی من باداسیه گرپیش روشنگر شوم

17. عاقبت چون قامتم را حلقه می سازد سپهر

18. به که صائب در جوانی حلقه آن در شوم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نه من خام طمع عشق تو می‌ورزم و بس
* که چو من سوخته در خیل تو بسیاری هست
شعر کامل
سعدی
* زنگ صحبت را به خلوت می توان از دل زدود
* زندگانی در جهان بی گوشه دل مشکل است
شعر کامل
صائب تبریزی
* بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم
* یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت
شعر کامل
حافظ