صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 5501

1. اگر دل را ز خاشاک علایق پاک می کردم

2. همان در خانه خود کعبه را ادراک می کردم

3. بهم پیچیدن طومار هستی بود منظورم

4. اگر از آستین دستی برون چون تاک می کردم

5. گشاد عالمی می بود در دست دعای من

6. اگر صبح بناگوش ترا ادراک می کردم

7. زبس ذوق شهادت برده بود از سر شعورم را

8. گریبان را خیال حلقه فتراک می کردم

9. زهشیاری کنون خون می خورم یاد جوانیها

10. که از هر ساغری خون در دل افلاک می کردم

11. خبر می داد از بی حاصلیها خوشه آهم

12. من آن روزی که تخم دوستی در خاک می کردم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هر ناله و فریاد که کردم نشنیدی
* پیداست نگارا که بلند است جنابت
شعر کامل
حافظ
* خون می خورد کریم ز مهمان سیر چشم
* داغ است عشق از دل بی آرزوی من
شعر کامل
صائب تبریزی
* چه مایه بر سر این ملک سروران بودند
* چو دور عمر به سر شد درآمدند از پای
شعر کامل
سعدی