صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 5583

1. قضا روزی که کرد از چار عنصر خشت بالینم

2. غبارآلود شد آیینه چشم جهانبینم

3. ز غفلت در بهشت بیخودی بودم، ندانستم

4. که دارد تلخی تعبیر در پی خواب شیرینم

5. زمین پست فطرت کیست تا نخجیر من گردد

6. که گردون سینه کبک است پیش چنگ شاهینم

7. ز سوز عشق هر مو برتنم شمع می سوزد

8. نه مجنونم که چشم شیر باشد شمع بالینم

9. مرا تهدید فردا می دهد واعظ، نمی داند

10. که من امروز در دوزخ ز چشم عاقبت بینم

11. نظر واکرده ام در وحشت آباد پریشانی

12. بنات النعش آید در نظر چون عقد پروینم

13. به کردار بد و افعال زشت من مبین صائب

14. همینم بس که از مدحتگران آل یاسینم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چهرهٔ یوسف به خواب دیدکه در مصر
* ترک وصال عزیزگفت زلیخا
شعر کامل
قاآنی
* به صحرا رو که از دامن غبار غم بیفشانی
* به گلزار آی کز بلبل غزل گفتن بیاموزی
شعر کامل
حافظ
* الا گر جفا کردی اندیشه کن
* وفا پیش گیر و کرم پیشه کن
شعر کامل
سعدی